زنانه شدن؛ نشانه‌ تحول فرهنگی / ایران در مسیر تحولات فرهنگی جهانی

فرهنگ، پدیده ای نرم است و با این حال به سختی و طی زمان های طولانی تغییر می کند و امروزه در حال چرخشی جهانی در حوزه فرهنگ هستیم که ریشه های آن حدود ۵۰ سال قبل باز می گردند. زنانه شدن، یکی از نشانه های تحولات فرهنگی در امروز است .

در یکی دیگر از سلسله نشست های فصل سخن که بعدازظهر سه شنبه ۲۱ آذرماه و با تمرکز بر کتاب های حوزه گفت وگو برگزار شد، کتاب «تحول فرهنگی» نوشته «رانلد اف اینگلهارت»، در کتاب فروشی اردیبهشت جهاد دانشگاهی واحد اصفهان موردبحث و بررسی قرار گرفت.

در ابتدای این نشست محمدرضا رهبری، کارشناس میزبان این نشست، با ارائه یک مقدمه ادبی مبسوط در خصوص تحولات فرهنگی در یک سال گذشته و ضمن اشاره به تفاوت های بین نسلی گفت: ما پرسش هایی را نزد عموم مردم می یابیم از جمله اینکه تغییری در حال رخ دادن است؟ چیزی تغییر کرده؟ تغییری در ارزش ها و رفتار جوانان رخ داده؟ اگر آری، چیست؟ چرا رخ داده؟ آینده چه خواهدشد؟ نسل جدیدی در راه است؟ این جوانان با ما چه فرقی دارند و چه نوع نوگرایی را در پیش گرفتند؟ این پرسش ها را بیشتر نزد والدین معلمان و مربیان و کسانی می یابیم که با نوجوانان مرتبط هستند، افزود: این پرسش ها در هوا موج می زنند و پاسخ ها نیز همین طور از زبان هرکسی ممکن است شنیده شود. این سؤالات جدید است؟ یا ما در هر دوره ای ناچار به بازگویی آن هستیم؟

همچنین مهدی ژیان پور، جامعه شناس و مدرس دانشگاه اظهار کرد: اینگلهارت، نویسنده کتاب «تحول فرهنگی» خود را نماینده نوسازی تکاملی معرفی کرده است . موضوع توسعه در کتاب او متکی بر چارچوب نظریه نوسازی است. این کتاب بر پایه نوسازی یا مدرنیزاسیون شکل یافته و بر نوسازی کلاسیک نقد داشته است. نویسنده کتاب معتقد است که نوسازی کلاسیک باید در ابعادی تکمیل شود تا به ما کمک کند.

او با اشاره به اینکه مفاهیمی به طور مکرر در کتاب تکرار شده است، افزود: گاهی تکرارها حشو به نظر می آید، اما این سبک، شیوه اینگلهارت و افراد هم مکتب با او است. نویسنده به طورکامل موضوع را توضیح داده و بر چارچوب هایی که به آن اعتقاد دارد تأکید می کرده است . او می خواهد با تکرار، مخاطب را شیرفهم کند.

این فعال فرهنگی و اجتماعی ادامه داد: امنیت وجودی، رواداری، دموکراسی، گرایش های جدید در بیگانه هراسی، زنانه شدن، امید به زندگی، سعادت زندگی و شادمانی مفاهیمی هستند که در این کتاب به آن ها پرداخته شده است.

او با اشاره به بخش کلیات کتاب، بیان کرد: نویسنده کتاب «تحول فرهنگی» به خوبی کل مطالبی که قصد انتقال آن را داشته، در بخش کلیات کتاب و نتیجه گیری جمع کرده است. او تلاش کرده که فرضیات خود را بر اساس پیمایش های جهانی اش رد یا اثبات کند.

ژیان پور که معتقد است ما به تحقیقات منتشر شده ای مثل همین کتاب نیازمندیم، افزود: دانشمندان علوم انسانی در ابتدا می گفتند همان گونه که علوم دقیق شیمی و فیزیک به روش دقیق تأکید می کنند، علوم انسانی نیز باید با روش دقیق محقق شوند. از همین نظرگاه اتکا به پیمایش های بزرگ برای جامعه ما لازم است، زیرا عظمت و دقت آماری و روشی نویسنده این کتاب در جامعه امروز ایران اهمیت دارد.

او با اشاره به اینکه تا پیش از این خیلی از افراد شکاف نسلی را باور نداشتند و آن را کتمان می کردند، اما در این دوسال در مورد چگونگی این تحول سؤال می پرسند، افزود: حتی تعدد کافه ها در شهر و سایر عوامل، نشانه تحول بزرگی در جامعه است. اتفاقات امروزه از داخل دانشگاه خارج شده است و در کافه ها و غیره شاهد وقایع مهم هستیم.

این جامعه شناس در خصوص تأثیر تحولات فرهنگی در گردشگری اصفهان، بیان کرد: در نظرسنجی های نوروزی ما، سیتی سنتر رتبه دهم و میدان نقش جهان در رتبه اول گردشگری قرار داشتند، اما اکنون  سیتی سنتر در رتبه دوم است. توجه داشته باشید در شهری که همه ویژگی آن تاریخ و هنر آن است، پدیده مدرن سیتی سنتر با ویژگی های تراز آن هماوردی می کند.

ژیان پور ادامه داد: نویسنده کتاب «تحول فرهنگی»، از ایران به عنوان نمونه استثنائی نام برده است، اما در بخش های متعددی از کتاب گزاره های نویسنده درمورد ایران امروز نیز صدق می کردند.

او با اشاره به اینکه مدرنیست ها معتقدند که مدرنیته از دنیا، جای بهتری برای زندگی ساخته و خواهد ساخت و روندها در شاخص های مشخص نشان می دهد که دنیا بهتر و بهتر می شود، تأکید کرد: اصلی ترین پرسش کتاب «تحول فرهنگی» این است که تحولات فرهنگی چطور رخ می دهند؟ و اصلی ترین پاسخ به این پرسش این است که اگر آدم ها به لحاظ وجودی احساس امنیت کنند، به مرور ارزش ها و نگرش های خود را تغییر می دهند. متغیر مستقل در تحول فرهنگی امنیت وجودی است.

این پژوهشگر جامعه شناسی با تأکید بر اینکه اساسا تحولات فرهنگی فرایند کند و سختی دارند، افزود: کتاب گفته است که این تغییرات و تحولات، متکی بر شیوه های سابق است. این کتاب در مورد جزر و مد دموکراسی توضیح داده که دموکراسی افت و رشد و فراز و فرودهایی دارد.

ژیان پور با اشاره به اینکه تغییر بین نسلی منجر به تحول فرهنگی خواهد شد، افزود: کتاب «تحول فرهنگی» از دو مسیر برای دیدن تحول فرهنگی نام برده است؛ ابتدا تحول فرهنگی بین نسل ها رخ می دهد. وقتی نسلی با نسل دیگری جایگزین می شود تغییر بزرگ کلید می خورد.

او ادامه داد: اولین مسیر تحولات فرهنگی جدی در مسیر روندهای تحولات بین نسلی است و دومین مسیر تحولات ، رویدادها هستند. رویدادها می توانند فرایند را ک ند یا تند و یا معکوس کنند. در فروپاشی ها میزان تمایل به دین در کشورهای کمونیستی افزایش یافته است ، زیرا نیاز جدی به جایگزینی دین به جای ایدئولوژی داشتند، اما به جهت فروریختن ابهت مل ی خود، شادمانی خود را از دست داده اند.

این مدرس دانشگاه افزود: طبق پیش بینی کتاب، اوضاع روزی ورق خواهد خورد حتی اگر تا همین لحظه نشانه های آن دیده نشود. ما در مسیر جهانی شدن هستیم و حتی ممکن است نشانه های تحول به این زودی دیده نشوند. سوال این است که آیا تغییرات فرهنگی منتظر تغییرات نهادی می مانند؟ داده ها نشان می دهند که ارزش ها به نهادها مقدم اند.

ژیان پور سوژه مطالعه اینگلهارت را مردم دانست و گفت: دوگانه این کتاب، نخبه_توده است. وقتی از نخبگان سخن به میان آورده، منظورش نخبگان سیاسی و قدرت هستند. جایی که از نظریه انتخاب عقلانی صحبت کرده که نظریه ای رو به روی نظریه نوسازی است. این نظریه به نقش آدم ها، تصمیم ها و انتخاب های آدم ها و بهینه کردن مطلوبیت های آنها اشاره کرده است.

او ادامه داد: نویسنده کتاب «تحول فرهنگی» نقش نخبگان را رد نمی کند، اما می گوید وقتی قرار است ورق برگردد نخبه ها نیز به سمت تاریخ می ایستند و با روند هماهنگ خواهند شد.

وی اظهار کرد: عوامل تحولات فرهنگی امروز در ۵۰ سال گذشته رخ داده اند. متغیر مستقل تحول فرهنگی نزدیک به دوره ما نیست به همین جهت داده های امروزی ممکن است ما را فریب دهد و از نزدیک همه چیز جور دیگری به نظر بیاید. به همین علت نویسنده می گوید روزی ورق برخواهد گشت . ناگاه تغییر بروز خواهد کرد.

ژیان پور با بیان اینکه یکی از واژه های قابل توجه کتاب «تحول فرهنگی» نقش یادگیری های تاریخی است، اظهار کرد: گاهی یادگیری تاریخی مسیر تحولات فرهنگی را تغییر می دهد. مثال مشخص اینگلهارت، تجربه سه کشور شکست خورده در جنگ جهانی است. او می گوید در طی ۴۰ سال وقتی از شهروندان این سه کشور در مورد تمایل به حضور در جنگ سوال می پرسیدیم، به طور معناداری این افراد هیچ میلی به جنگیدن نداشتند. تجربه تاریخی نگاه آنها را به جنگ تغییر داده است. برعکس شهروندان کشورهای شکست خورده، در شهروندان کشورهای پیروز، علاقه به مشارکت در جنگ افزایش یافته است.

او با بیان اینکه نگاه نوسازی کلاسیک به تحولات، خطی است، اضافه کرد: اینگلهارت تا اندازه ای نگرش خطی مکتب نوسازی را رد می کند و بعد از او نیز توسط دیگران نقدهای جدی به این نظریه های بزرگ شده است.

این مدرس جامعه شناسی، با اشاره به اینکه فصل آخر کتاب «تحول فرهنگی» رأی آوردن ترامپ مطرح شده است، خاطرنشان کرد: اینکه چرا ترامپ در آمریکا رأی آورد، مبحثی جالب برای پژوهشگران متعددی است . کتاب «تحول فرهنگی» می گوید که تصمیمات در سطح فردی و در سطح جمعی به طور متناقضی منجر به رای اوردن ترامپ شده است. این طور نیست که بگوییم که فلان اتفاق یا تمایل فردی من منجر به این انتخاب شد.

ژیان پور ادامه داد: مسئله این بود که نسل های میان سال آمریکا احساس کردند که این آمریکا، دیگر آن آمریکای قدرتمند و سفیدپوست و انگلاساکسون نیست . یک بخشی از جامعه آمریکا، ۸ سال خشم نسبت به رئیس جمهور سیاه پوست را در درون خود انباشته بودند و همین مسئله منجر به یک کنش سیاسی شد. اینگلهارت امنیت را ابتدایی ترین مسئله می داند که منجر به تغییر ارزش ها می شود، اما به نظر من مسئله پیچیده تر است.

این پژوهشگر و نویسنده در پاسخ به این سؤال که «آیا امکان برگشتن از تحولات وجود دارد؟» گفت: نویسنده کتاب «تحول فرهنگی» می گوید که روندهایی که اتفاق می افتند، برگشت پذیرند. ما سطح جدیدی از ناامنی را تجربه می کنیم. ناامنی قبلی ناشی از کمبود های اقتصادی و کمیابی بود و ما غریبه ها دشمن می پنداشتیم چون سهم ما را مصرف می کردند.

ژیان پور با اشاره به اینکه کتاب «تحول فرهنگی» ناامنی های جدید را ناشی از نابرابری ها دانسته، افزود: ناامنی های اقتصادی گسترش یافته اند و عده ای اندک بخش عظیمی از منابع را تصاحب کرده اند. کسانی که در گذشته با امنیت مواجه بودند، ممکن است آن را از دست بدهند. اینکه امروزه افراطیان راست گرا در دنیا رأی می آورند، به همین علت است .

او تأکید کرد: طبق پیش بینی این کتاب، مهاجران، سهم شهروندان اصلی را کمتر می کنند، اتوماسیون و برون سپاری کار را از متخصصان گرفته است و ما چرخش های بزرگی را خواهیم داشت. راه حل نویسنده برای برون رفت از این وضعیت، باز توزیع منابع توسط دولت هاست.

در ادامه این نشست، علی رضا رفیعی، روان شناس در خصوص تمایل احتمالی مردم به مطالعه کتاب «تحول فرهنگی» بیان کرد: تکرر استفاده از کلمه فرهنگ باعث ایجاد احساس مشمئزکننده شده است و همین مطلب شاید تمایل مردم به مطالعه کتابی با عنوان «تحول فرهنگی» را کاهش دهد.

این روان شناس ادامه داد: کتاب «تحول فرهنگی» با توجه به داده ها و تحلیل های خود، تعابیر و تحلیل ها و تفاسیر تحولات جامعه جهانی را ترتیب داده است. این کتاب به جریان رشد در تمامی نهادهای اجتماعی کمک می کند.

رفیعی در خصوص مفاهیم روان شناختی این کتاب تصریح کرد: مفاهیم کتاب «تحول فرهنگی» کاملا ملموس و عینی هستند و مخاطب کتاب با دیدگاه روان شناختی به یاد هرم نیازهای مزلو میفتد. تأثیر رکود اقتصادی در غرب و مطالبی که مزلو گفته است، به تحلیل کتاب نزدیک است.

او برای فهم راحت تر و روان تر کتاب، به هرم مزلو که به عنوان هرم نیازها نیز شناخته می شود اشاره کرد و گفت: در این هرم در وهله اول نیازهای زیستی، در بخش دوم امنیتی سپس عشق و تعلق، در مرحله چهارم نیاز به عزت نفس و در مرحله پنجم نیاز به خودشکوفایی جای گرفته اند.

این دکترای روان شناسی با بیان اینکه دو نیاز اولیه در هرم مزلو با مفاهیم کتاب انطباق دارند، تأکید کرد: نیازهای اولیه که اینگلهارت مطرح کرده است، نیازهای کمبودی هستند و نیازهای بعدی، مربوط به ارزش های ابراز خویشتن هستند. این نیازها در حقیقت نیازهای رشد هستند.

رفیعی با اشاره به اینکه مخاطبان این کتاب با عینیتت جامعه مواجه خواهند شد، افزود: ما روان شناسان و مشاورین دو دهه است با مراجعانی مواجه هستیم که خواهان تغییر جنسیت هستند. تکلیف این مسئله در جامعه ما به صورت دست و پا شکسته ای مشخص است. اگر این حرکت از ارزش های بقا به سمت ارزش های ابراز خویشتن برود، نیاز است و ما باید برای آن برنامه ریزی و قانون گذاری کنیم.

او ادامه داد: مسئله دیگری که ما با آن مواجه هستیم این است که دهه شصتی ها خود را نسل ترسو و مطیع می دانند. متولدین این دهه، گزاره های بلاتکلیفی را به خود نسبت می دهند. وقتی کتاب «تحول فرهنگی» را مطالعه کنیم زاویه دیدی برای نگاه به مسائل متولدین دهه ۶۰ خواهیم یافت . این کتاب تفاوت متولدین این دهه با متولدین دهه های پیش و پس از آن را توصیف می کند.

این روان شناس در خصوص زنانه شدن جامعه و تأثیر آن در جهان ما، گفت: وقتی ما از ارزش های بقا به سمت ارزش های خویشتن حرکت می کنیم، نگاه مربوط به ارزش های ابراز خویشتن ما را به این سو هدایت می کنند که جایگاه زنان در جامعه امروزی به مرور روشن می شود و زنان مشی سیاسی اتخاذ می کنند.

رفیعی که سبک مدیریتی زنان را سبک مدیریتی حمایتی دانست، گفت: این شیوه رهبری به خاطر تأثیری است که زنانگی در ۵۰ سال گذشته داشته است، بعد از جنگ جهانی دوم زنانگی باعث شده که ما جنگ دیگری نداشته باشیم. خشونت های خطرناک و جدی برون کشوری نیز کاهش پیدا کرده است. اعتراضاتی که صورت گرفتند، با خشونت های شدید همراه نیستند. در نتیجه دنیا زندگی بارآرامش بیشتری را پیش رو گذاشته است.

او بحث خانواده در تحولات امروزی را بحثی پیچیده خواند و بیان کرد: تجربه زیسته من و مطالب کتاب نشان می دهند که ساختار خانواده و نقش ها در خانه و کارکرد خانواده در دهه های گذشته تغییر یافته است. ما در کل جهان بر اساس داده های کتاب، شاهد برداشته شدن دغدغه بقا در جهان هستیم.

این دکترای روانشناسی ادامه داد: مباحث و تغییرات در حوزه زنان به تدریخ رخ داد و مشهود شد. شاید دهه ۴۰ بانوان شاغل کم تعداد بودند، تحصیلات زنان محدود بود، اما در دهه های اخیر ما با تفاوت های چشم گیری در این زمینه مواجه هستیم .

رفیعی خاطرنشان کرد: خروجی حرکت از ارزش های بقا به ابراز خویشتن، این است که باروری موضوع جدی به عنوان نقش اولیه و کارکرد زن در خانواده مطرح نیست . ارزش های دیگری چون موضوع دگرباشان و ساختار خانواده در برابر این افراد، نیز مسائل جدیدی هستند. به طور کلی کارکرد خانواده دچار تغییرات اساسی شده است.

او با بیان اینکه مقایسه وضعیت موجود و اتفاقاتی که در دنیا رخ داده است، نشان می دهد ما آمادگی لازم برای این تغییرات را نداریم، اظهار کرد: این مسئله یکی از چالش های جدی است که جامعه ما با آن مواجه است. برای مثال سقط جنین، طلاق، اقلیت های جنسیتی مسائلی هستند که باید به آنها پرداخت و در کشورهای خارجی حکم قانون پیدا کردند. شاید لازم است ما نیز از این نظرگاه به این مسائل بنگریم.

این روان شناس با اشاره به اینکه در خصوص مفهوم شادمانی نظریات متفاوتی وجود دارد، افزود: دیدگاهی است که می گوید شادمانی موروثی است یا دیدگاه دیگری نیز وجود دارد که می گوید در نقاط خاصی اتفاق می افتد.

او ادامه داد: بر اساس داده های ۲۴ کشور در کتاب «تحول فرهنگی»، بین میزان رضایت از زندگی به عنوان یکی از مولفه های شادمانی و درآمد سرانه، ۶۴ درصد همبستگی وجود دارد و با جابه جایی ارزش های بقا به ابراز خویشتن مردمانی که ملت ثروتمندی از لحاظ بقا هستند، و به سمت خودشکوفایی در حرکت اند، میزان شادمانی در آن ها متفاوت است.

انتهای پیام

منبع: ایسنا