در گفتگو با مهر تشریح شد؛ ...
یک کارشناس روابط بین الملل گفت: امروز در هفتمین سال جنگ یمن قرار داریم که بدترین نوع فجایع بشری در یمن در حال رخ دادن است اما صدایی از آمریکا و متحدان غربی اش خارج نمی شود.
به گزارش خبرنگار مهر، ایالات متحده آمریکا در دهه های گذشته همواره داعیه دفاع از مبانی و اصول حقوق بشر را داشته و بر این اساس به خود اجازه داده تا در خصوص وضعیت و شرایط حقوق بشر در سایر کشورها اظهارات مداخله جویانه داشته باشد. بررسی دقیق مواضع حقوق بشری آمریکا به صراحت تأیید کننده این واقعیت است که دولتمردان این کشور موضع گیری در خصوص وضعیت حقوق بشر در جهان را بر مبنای ترجیحات و منافع سیاسی انجام می دهند و همین رویه موجبات استفاده ابزاری آمریکا از موضوع حقوق بشر را در سطح بین المللی فراهم ساخته است.
نکته مهم و تأسف بار این است که چنین قضاوت های سوگیرانه و جانب دارانه، مبنای عمل سیاسی آمریکا در ارتباط با کشورهای هدف قرار می گیرد و از جمله وضع تحریم های اقتصادی و تحمیل فشارهای سیاسی علیه کشورهای مستقل، بر مبنای همین قضاوت های نادرست توجیه می شود. در همین راستا و برای بررسی بیشتر این مهم، با حمیدرضا غلامزاده کارشناس روابط بین الملل به گفت وگو نشستیم.
غلامزاده در گفت و گو با خبرنگار قضائی مهر با اشاره به قاعده سیاست جهانی، اظهار داشت: در اینجا دو نکته وجود دارد. یک اینکه در سیاست بین الملل، در عمل قاعده جنگل حکم فرماست و هر کشوری به دنبال منافع خودش است و کشورها به خصوص قدرتمندترها، به اصول و قواعد بین المللی پایبند نیستند و این قدرت ها به قواعد بین المللی به عنوان یک ابزار نگاه می کنند. آمریکا نه تنها از این قاعده مستثنی نیست، بلکه یکی از پیشتازان این عرصه است. در همین راستا، یکی از نگاه های تحلیلی این است که نهادهای بین المللی مانند سازمان ملل و زیرمجموعه هایش نیز به عنوان ابزاری برای این رویکرد ایجاد و بنیان نهاده شده اند.
آمریکایی ها با ایجاد نهادهای بین المللی به دنبال ضریب دادن به تفکرات خود در جامعه جهانی و معیارسازی برای دیگر کشورهای دنیا است لذا با این دیدگاه، نهادهای بین المللی نه تنها کارکردی نیستند بلکه تنها ابزاری در دست آمریکا هستند وی اظهار کرد: آمریکایی ها با ایجاد نهادهای بین المللی به دنبال ضریب دادن به تفکرات خود در جامعه جهانی و معیارسازی برای دیگر کشورهای دنیا است لذا با این دیدگاه، نهادهای بین المللی نه تنها کارکردی نیستند بلکه تنها ابزاری در دست آمریکا هستند. با این دیدگاه که این نهادها ابزار هستند و اینکه کشورها به دنبال منافع خودشان هستند، این منطق در دنیا حکمفرما شده که کشورهای قدرتمند به خصوص آمریکا در جاهایی که منافع آنها ایجاب می کند، از حقوق بشر و یا نهادها و قوانین بین المللی دم می زنند. دقیقا بر این اساس است که در سیاست داخلی و خارجی آمریکا، هیچگاه شاهد عمل کامل به این شعارها و معیارها نیستیم؛ چه دوره ترامپ باشد چه دوره بایدن.
معاون بین الملل شهرداری تهران در ادامه به مصادیق این سیاست دوگانه پرداخت و گفت: مصادیق ادعای مطرح شده، بسیار زیاد است. همین امروز و در اثنای جنگ اوکراین، اوج چنین رفتار متناقضی را شاهدیم. امروز در هفتمین سال جنگ یمن قرار داریم که بدترین نوع فجایع بشری در یمن در حال رخ دادن است اما صدایی از آمریکا و متحدان غربی اش خارج نمی شود اما برای مردم تحت حمله قرار گرفته اوکراین، چنان اشک تمساح می ریزند که گوش فلک را پر کرده است. یا در فاجعه ای که رژیم صهیونیستی برای فلسطینی ها به مدت ۷ دهه ایجاد کرده، هیچگاه شاهد موضع گیری آمریکا نبوده ایم. سوریه و عراق نیز دیگر مصادیق چنین برخورد دوگانه آمریکا با مقوله ای چون حقوق بشر است. موضوع کودک کشی عربستان که با اجبار ریاض از گزارش شورای حقوق بشر سازمان ملل از آن گزارش حذف شد، مصداق بارز دیگری از برخورد دوگانه غرب و نزدیکان غرب با ابزارها و معیارهای خودساخته آنهاست. آمریکا حتی در مقابل گزارش اخیر سازمان عفو بین الملل که رژیم صهیونیستی را یک رژیم آپارتاید معرفی کرد، ایستاد و مهر تأیید دیگری بر ابزار بودن چنین نهادها و معیارهای بین المللی زد.
جامعه آمریکا از نابرابری رنج می برد
این کارشناس امور بین الملل به سیاست داخلی و متناقض آمریکا در برخورد با حقوق انسان ها اشاره کرد و افزود: آمریکا در سیاست های داخلی نیز با معیارهای دوگانه و متناقض حقوق بشری برخورد می کند. آمریکا که مدعی آزادی، برابری و دموکراسی است، به خصوص از نیمه دوم قرن بیستم که جنبش های مدنی بر پایه چنین شعارهایی شکل گرفت و آمریکا مدعی بود که دموکراسی و آزادی را برای مردمش به ارمغان آورده، یا آن شعار «I have a dream» مارتین لوترکینگ که طی سخنرانی وی در واشنگتن صورت گرفت، عملا هیچکدام محقق نشده است و بخشی از ناآرامی و دو قطبی سیاسی که در جامعه آمریکا شاهدیم به دلیل همین نابرابری و تضادهاست. یک طیف نژادپرست در آمریکا که برده دار بودند در همان نیمه قرن بیستم به حاشیه رانده شدند و شاید اکنون نتوان به آن پرداخت ولی جنبه تاریخی مهمی در تاریخ آمریکا را چنین ناقضین حقوق انسان ها در بر گرفته است.
یک نظرسنجی همزمان با انتخابات ۲۰۲۰ در آمریکا صورت گرفت که بالای ۸۰ درصد مردم معتقد بودند انتخابات در آمریکا یک نمایش و یک تئاتر است. پس بنابراین، نه آزادی، نه برابری و نه دموکراسی، هیچکدام در آمریکا محقق نشد و تنها و تنها در حد شعار باقی ماند وی ادامه داد: اما در قرن بیست و یکم هم اجحاف فاحشی در حقوق انسان ها در آمریکا وجود دارد. آمریکا که مدعی برابری است، هنوز نتوانسته برابری جنسی را برقرار کند. امروز در موضوع حقوق و دستمزد، همچنان جامعه آمریکا از عدم برابری جنسی در این مقوله رنج می برد و زنان دستمزد کمتری نسبت به مردان در جامعه آمریکا دریافت می کنند. در موضوع نژادپرستی، ماجرای جورج فلوید و امثالهم می تواند مهر تأییدی بر تناقضات آمریکا در برخورد با معیارهای خودساخته ای است که از آنها استفاده ابزاری می کند. به لحاظ اقتصادی هم به بحران سال ۲۰۰۸ و فضاحتی که بانک ها علیه مردم به راه انداختند که ابتدا پاداش و دستمزد خود را برداشته و سپس بدهی مردم را پرداختن کردند و همچنین سرکوب جنبش ۹۹ درصدی ها بیانگر آن است که نقض حقوق بشر در آمریکا سیستماتیک است.
غلامزاده گفت: اتفاقات سیاسی و انتخاباتی دو دوره اخیر در آمریکا هم موید همین ادعاست. در ۲۰۱۶ در انتخابات درون حزبی اجحافات بسیار زیادی صورت گرفت و لابی ها و روابط درون حزبی منجر به بالا آمدن هیلاری کلینتون در حزب دموکرات شد و موجبات سرخوردگی سیاسی را در آمریکا به وجود آورد. در سال ۲۰۲۰ هم تخلفات و احیانا تقلبات انتخاباتی موجبات سرخوردگی اجتماعی را به وجود آورد. همین موضوع باعث شد که مردم نیز از این سیستم ناامید باشند. یک نظرسنجی همزمان با انتخابات ۲۰۲۰ در آمریکا صورت گرفت که بالای ۸۰ درصد مردم معتقد بودند انتخابات در آمریکا یک نمایش و یک تئاتر است. پس بنابراین، نه آزادی، نه برابری و نه دموکراسی، هیچکدام در آمریکا محقق نشد و تنها و تنها در حد شعار باقی ماند.
معاون بین الملل شهرداری تهران به فضای سیاست خارجی آمریکا نیز اشاره کرد و اظهار داشت: این تناقض و برخورد دوگانه و استانداردهای متناقض، در فضای سیاست خارجی آمریکا هم موجود است. رفتار آمریکا در روند مذاکرات وین نیز به همین سبب است. اینکه آمریکا در قبال ایران توان تصمیم گیری ندارد به دلیل همین فضای دوگانه در داخل جامعه آمریکاست.
وی در پایان گفت: این تناقض آمریکا در برخوردهای دوگانه بین المللی آنقدر عیان است که با وقاحت کامل، اقدامات و کنش های خود را توجیه و تأیید می کنند. موضوع افغانستان شاید یکی از بارزترین و طولانی ترین ماجراها برای تأیید این فضای دوگانه و متناقض است. نوع یورش آمریکا و خروج مفتضحانه این کشور از افغانستان از جمله موارد متناقض برخورد آمریکا با مقوله حقوق بشر است. حتی فاش شد آخرین حمله پهپادی آمریکا در افغانستان، صرفا افراد بیگناه را هدف قرار داده است.