یادداشت | مسجد، محله و روش‌های فقرزدایی

پیشنهاد شهردار تهران برای مبارزه با فقر و تکاثر را می توان فراتر از یک اقدام نمادین شهری تحلیل کرد. روشی که بلوغ ساختاری در کاهش فاصله طبقاتی است. 

همشهری آنلاین - محسن مهدیان: قالیباف ابتدای هفته گذشته با تأکید بر اینکه باید مشکل تکاثر و فقر را حل کنیم، با بیان آماری از میزان اغنیا و فقرا در شهر تهران گفت: «ما ۵۰۰، ۶۰۰ هزار خانواده در شهر داریم که وضعشان خوب است و ۲۰۰ هزار خانوار هم داریم که به نان شبشان محتاج هستند.» شهردار تهران توضیح می دهد که ما می توانیم دست این ۲گروه را در دست هم قرار دهیم و مناسب است این اتفاق با محوریت مساجد بیفتد. 

قصه های خواندنی تهران را اینجا دنبال کنید

البته در این رابطه ۳ انگاره قابل تحلیل وجود دارد. یکم، فقرزدایی، دوم استفاده از ظرفیت مردم در این راه و سوم نیز محور قرار دادن مسجد. این ۳موضوع را باید با هم دید. 

این پیشنهاد فارغ از گوینده و سمت اجرایی و میزان عملیاتی شدن آن، یک رشد سیستمی و نهادی در مبارزه با فقر است، بنابراین در این یادداشت مختصر بنا داریم فراتر از نگاه نمادین به تحلیل طرح بپردازیم. برای مبارزه با فقر روش های متعددی وجود دارد و در کشور ما نیز مدل های مختلفی اجرا شده است. فصل مشترک همه این مدل ها و تجربیات داخلی و خارجی نهاد تأمین اجتماعی و سازمان های حمایت گر است. دولت های مدرن و در حال گذار و همه مدل های توسعه، کمک به فقرا و محرومان را وظیفه حاکمیتی می دانند. در کشور ما نیز این مهم به صورت کمیته امداد و نظام یارانه ها خودش را نشان داده است. اما آیا این روش و این نهادها برای تکریم مستضعفان و حمایت از آنها کفایت می کند؟ پاسخ این سؤال به اندازه کافی روشن است، پس راه تکمیلی چیست؟ 

ماجرا این است که مهم تر از توجه نهادی دولت و حاکمیت به محرومان، مستضعفان هم گردن اغنیا حق دارند و این طبقه مرفه جامعه است که باید به فکر دهک های ستم کشیده باشد و حتی فراتر اینکه نه تنها اغنیا بلکه طبقات متوسط و همه کسانی که از درآمد مکفی برای یک زندگی ساده برخوردارند نیز باید دغدغه همیاری داشته باشند. و این مهم نه تنها راه تکمیلی که کمال راه های قبلی است. رفع فقر به دست مردم مناسب ترین راه و نزدیک ترین روش برای کاهش فاصله طبقاتی است.

برخی می پندارند این تنها وظیفه دولت است که از اغنیا مالیات بگیرد و به دست نیازمندان برساند، این هم هست اما ماجرای همدلی و حمایت چهره به چهره از مستضعفان برکات دیگری دارد که رفع فقر کمترین آن است. مهم تر از رفع فقر احیای فرهنگ همیاری و تعالی نفس خی ران و لذت بردن ممدوح آنها و در نهایت نمایشی از جامعه اخلاقی است. اجرای عدالت به دست مردم نه شبیه عدالت رابین هودی است و نه حتی شکل اصلاح شده و توسعه یافته آن به سبک مالیاتی، چه آنکه فراتر از سازوکار کمیته امدادی است و بی واسطه و بدون نقش آفرینی حاکمیت. 

مدل اسلامی رفع فقر بر مبنای حضور مردم است چراکه «کونوا قوامین بالقسط» به «یاایها الذین آمنوا» گفته شده و این همان فریادی است که سال های سال علامه محمدرضا حکیمی خراسانی در آثار خود بدان پرداخته است. علامه حکیمی که مجموعه ای از روایات و احادیث اهل بیت ع را در مجموعه بزرگ «الحیات» جمع آوری کرده یکی از پایه های اصلی جامعه سازی قرآنی را انفاق و زکات مال می داند و اینکه رزق و روزی فقرا در میان اموال توانگران قرار گرفته است. اما این مهم چطور اتفاق می افتد؟ سفارش به مردم برای حمایت از محرومان حرف جدیدی نیست و البته هویت ایرانی به این انسان مداری ها گره خورده است. اما چطور می شود این امر پسندیده را در دنیایی با سیطره مدرنیته که طبع آن، فراموشی همنوع است احیا کرد؟ 

این سؤال را باید از حیث وظایف حاکمیت بررسی کرد. کمک به همنوع در گرو رشد مردم سالاری است. مسئله این است که هر میزان مردم سالاری واقعی در جامعه رشد کند، تجلی و ظهور این ارزش بیشتر خواهد بود. خدا رحمت کند مرحوم حسین عظیمی را. این اقتصاددان برجسته توسعه اعتقاد داشت مردم سالاری و جامعه مدنی حتی در سیاست های خرد اقتصادی نیز باید مورد توجه قرار گیرد. به همین دلیل نسبت به افزایش قیمت بنزین سخت اعتراض داشت. او می گفت ممکن است با افزایش قیمت بنزین مصرف کمتر شود، اما باعث انتقال پول از جیب مردم به بودجه دولت می شود و از این به بعد این دولت است که به جای مردم تصمیم می گیرد که این پول را چطور خرج کند و این یعنی تحدید جامعه مدنی.

رشد مردم سالاری ارتباط عمیق با «خیرات مشارکت های مردمی» از جمله انفاق دارد. در تجربه کشورهای دیگر هم گزارش های کارشناسی قابل اعتنایی وجود دارد که این ادعا را اثبات می کند.«آمارتیاسن» برنده جایزه نوبل اقتصادی در کتاب «توسعه به مثابه آزادی» به موضوعی اشاره می کند که ارتباط عمیقی به این بحث دارد. وی در این کتاب مدل توسعه ای هند و چین را در پژوهشی با هم مقایسه می کند و توضیح می دهد که هر دو کشور در یک دوره خاص تلاش می کنند با سرعت، خود را به اقتصاد مبتنی بر بازار نزدیک کنند اما چین در این راه موفق تر است. به گفته وی زیرساخت های اقتصادی چین و میزان آمادگی اجتماعی این کشور برای پذیرفتن نظام بازار مهیاتر بوده، با این حال توضیح می دهد که هند در یک موضوع از چین پیشی گرفته است. به گفته آمارتیاسن در چین طی همین مدت اصلاح ساختاری، چند مورد قحطی سهمگین اتفاق افتاده که آثار زیانباری هم داشته است، حال آنکه در هند طی همان دوره هیچ نوع قحطی وجود نداشته است. وی توضیح می دهد که بررسی های پژوهشی نشان می دهد مؤثرترین عامل بر این رویداد پیش بودن هند در به کارگیری مشارکت های اجتماعی و به تعبیری مردم سالاری است. به گفته این دانشمند اقتصادی، در کشوری که مردم سالاری حاکم باشد هیچ گونه قحطی روی نخواهد داد چراکه حضور مسئولانه مردم، ضد فقر و محرومیت عمل می کند. 

 برای مبارزه با فقر باید مردم احساس کنند در تصمیم گیری های اصلی و مدیریت شهر و کشور خود سهم جدی دارند. تأکید بر مردم سالاری واقعی و سپردن امور مردم به دست مردم، انسان مسئولی می سازد که نمی تواند از کنار فقر به سادگی بگذرد. در این میان شهر تهران مدتی است شعار محله گرایی و مدیریت شهر توسط مردم را مطرح می کند. تأکید بر نهاد محله به عنوان بارزترین نهاد اجتماعی که مشارکت مدنی را همراه با پیوندهای عاطفی و محبت آمیز برقرار کرده است، اثری عمیق در ساخت جامعه ای دارد که مردمش بیشتر از دولت ها و سیاسیون به فکر خدمت به خلق خدا هستند.

اهمیت محوری مسجد نیز به همین دلیل است. مسجد می تواند محل پیوند خی ران و نیازمندان باشد نه صرفا به این دلیل که مسجد مکان مقدسی است که این هست اما در این حال. مسجد نهاد مؤثر محلی هم است که سابقه دیرینه در سازماندهی مشارکت های اجتماعی داشته است. مناسب ترین نهاد برای پیگیری این مهم همین مساجد هستند که سالیان سال مرکز پیوند گروه های مختلف مردمی و منشأ حرکت های جمعی محلی بوده اند. وظیفه حاکمیت مهیا ساختن بستری برای نقش آفرینی مردم در سرنوشت شان است. مشارکتی که از جنس همدلی، همراهی و همکاری برای رفع مشکلات پیرامونی آنهاست. از مدیریت کوچه و خیابان گرفته تا تصمیمات سرنوشت ساز و کلان سیاسی و اجتماعی. مشارکت مردمی مسیر یکطرفه و تضمین شده ای است که پوسته ضخیم بی خبری در دنیای مدرن را می شکند و مردم را از حال هم مطلع می سازد. 

خلاصه اینکه رفع فقر به دست مردم رشد بینشی و روشی در حمایت از محرومان است. این مهم احیای شعار بلند انفاق و همیاری است که سالیانی نسبت به آن کم توجهی شده است. و اما برای اجرای غیرنمادین این سیاست باید بستر مشارکت های مردمی را فراهم کرد. و این اتفاق نمی افتد مگر با تأکید بر ظرفیت نهاد محله. محله عالی ترین شکل مشارکت اجتماعی است چراکه فراتر از همکاری صرف، دارای روح همدلی است و مسجد در این میان، سازمان این آمدوشد متعالی است. 
و در پایان؛ نشریه همشهری محله با همین استدلال و با هدف فرهنگسازی در این حوزه، ان شاءالله در ماه مبارک رمضان واسطه رسانه ای میان مردم می شود و همیاری خی ران دلسوز و دغدغه مند را با نیازمندان شریف روایت می کند.  

---------------------------------------------------------------------------------------

منتشر شده در همشهری محله منطقه ۲۰ در تاریخ ۱۳۹۴/۰۴/۰۱

منبع: همشهری