فلسفه از نان شب واجب تر است / زبان فلسفه باید لطیف باشد

در برنامه رادیویی سوفیا مطرح شد؛ ...
نریمانی، استاد فلسفه علم دانشگاه شریف گفت: زبان فلسفه باید لطیف و دلسوزانه و در عین حال انتقادی باشد و این الزامی است که همچنان در جامعه ما جای آن خالی است.

به گزارش خبرگزاری مهر، هفته گذشته در برنامه رادیویی سوفیا به موضوع «کارکرد فلسفه در فضای نقد و گفتمان جامعه» پرداخته شد.

نریمان نریمانی که به صورت حضوری در استودیو حاضر شده بود در ابتدای برنامه با بیان این که جوهره فلسفه ناظر بر گفتگوست و این گفتمان باید بر دلایل و اندیشه ورزی و نیز انتقاد مبتنی باشد، گفت: از آغاز فلسفه در دنیای غرب، سقراط آغاز کننده گفتگوهای جدی، دقیق و انتقادی بود؛ خاصه با کسانی که در زمانه او مدعی دانستن بودند. آنها تریبونی یافته و بازاری برای خود ساخته بودند و جوانان را به دور خود جمع می کردند ولی سقراط فضایی را ایجاد کرد که موجب شد گفتمان این افراد مورد محک قرار نگیرد. در این بین جذابیت های سخنوری در شکل گیری افکار و اندیشه جامعه تأثیر گذار بود ولی گویی مجرا و بستری نبود که اندیشه ها در معرض نقد و موشکافی دقیق قرار گیرند و این رویه ای بود که سقراط با به چالش کشیدن گفتمان موجود، آغاز کرد.

وی با اشاره به این که نخستین فیلسوف از طریق دعوت به گفتگو و پرسش گری این کار را شروع کرد، افزود: سقراط خود را خرمگسی می نامید که به عقیده خود افراد مذکور را آزار می دهد؛ چراکه آنها هر آن چه می خواستند بر زبان رانده و ادعای دانستن می کردند ولی سقراط با پرسش های متعدد، در پی حقیقت جویی بود.

نریمانی همچنین با استناد به نوشته های افلاطون از به چالش کشیدن طرف های مقابل توسط سقراط سخن گفت و ادامه داد: آغاز فلسفه با گفتگوی انتقادی و اندیشه محور شروع و منجر به تصفیه کردن فضای فکری جامعه بود و از طرفی عیار افرادی را که در طرف دیگر بحث می کردند را روشن کرد.

فلسفه باید میدان داری کند

این پژوهشگر فلسفه علم ادامه داد: جامعه امروز ما نیز مشابه با اجتماع یونان در زمان سقراط است که او را بر آن داشت گریبان سخن پراکنان و مدعیان دانستن را بگیرد؛ لذا فلسفه باید در اجتماع میدان داری کند.

اما فلسفه به معنای یک مکتب یا دستگاه نیست بلکه به یک متد و روش اشاره دارد و از این روست که در جامعه امروز به فلسفه ای اندیشه ورز نیازمندیم تا نگاهی انتقادی و اندیشه مبنا را شکل داده و ادعاهای مختلف که توسط ساحت های گوناگون طرح می شود را محک بزند.

وی تاکید کرد: سنگ محک این فلسفه اندیشه ورز باید انتقادی باشد تا [مدعیان] به اصطلاح ماست خود را کیسه کنند و دریابند این گونه نیست که هر کس از جایی برخاسته و ادعایی را مطرح کند. از طرف دیگر انتقادات فلسفی باید مشفقانه و دلسوزانه باشد و به ترویج نفرت، بدخواهی یا کینه توزی منتج نشود.

این پژوهشگر فلسفه علم افزود: زبان فلسفه باید لطیف و دلسوزانه و در عین حال انتقادی باشد و این الزامی است که همچنان در جامعه ما جای آن خالی است.

رنج فقدان گفتگو

نریمانی در ادامه سخنان مجری رادیو گفت وگو که تاکید کرد همواره تصور می شد فلسفه مقوله ای انتزاعی است و نمی تواند به مسائل اجتماعی آن طور که مردم درگیر هستند- بپردازد، گفت: ما از فقدان امکان گفتگو و ارزیابی فلسفی رنج می بریم که موجب تعامل بر پایه اندیشه در شاخه ها و حوزه های مختلف شود.

در این میان چند نکته ناظر بر آسیب شناسی فضای موجود است؛ نخست این که جامعه از حالت آرمانی و ایده آل بسیار دور است و لذا نمی توان گفتگوهای بین رشته ای و نقادی رو به جلو را ترتیب داد. در وهله اول با فضایی سیاست زده رو به رو هستیم که بخش مهمی از آن تقصیر حاکمیت است.

به عقیده وی مسئولان و حاکمیت به دلیل برخی نگاه های محدود و مسائل سیاسی-امنیتی، امکان گفتگو را کاهش داده و یا آن را به کلی حذف کرده اند و این مشکل یکی از آسیب های جدی در فضای اجتماعی است و باید چاره ای برای آن اندیشید.

نقد همان ارزیابی نیست

محمد اکوان، عضو هیئت علمی دانشگاه دیگر میهمان این برنامه با اشاره به لزوم خودآگاهی برای برداشتن قدم اول در مسیر نقد فلسفی گفت: اصل بر سر این مسئله است که چرا و چگونه باید نقد کنیم و چه نسبتی میان نقد و فلسفه وجود دارد

وی به ارتباط مسائل دنیای امروز با نقد فلسفی اشاره و لزوم پیوند زنی میان این دو را متذکر شد و افزود: بایستی میان نقد و ارزیابی تفاوت قائل باشیم؛ به گونه ای که نقد معنایی فراتر از ارزیابی دارد. نقد در واقع نوعی توصیف، تحلیل و تفسیر است و اگر سرشت و حقیقت اندیشیدن را به معنای واقعی در نظر گیریم، خود اندیشیدن به معنای نقد و نقادی است؛ لذا اگر فلسفه را به مفهوم تفکر و اندیشه بدانیم، در این صورت نقد و سنجش در فرایند شکل گیری تفکر صورت می پذیرد.

اکوان تاکید کرد: کسی که در حال اندیشیدن است، با نوعی نقد رو به رو است و این اندیشیدن با پرسش آغاز شده و تداوم می یابد ولی به پایان نمی رسد. از این رو چنان چه پرسش گری پایان یابد، به عنوان خاتمه ی موجودیت و حقیقت انسان تلقی می شود.

پرسش همان تفکر است

به گفته این استاد دانشگاه، پرسش عین تفکر است و به معنایی، مساوی با تفکر دارد و تفکر به معنای عام خود، فلسفیدن و اندیشیدن فلسفه معنا می شود. بنابراین ذات تفکر بر پرسش استوار است و همین پرسش گری است که بسترهای نقد و نقادی را در جوامع فراهم می آورد. به معنایی دیگر پرسش باید در متن جامعه شکل گیرد و تا زمانی که این مهم تحقق نیابد و پیام فلسفه وارد جامعه و زندگی انسان نشود، گفتگو تعامل- به معنای واقعی شکل نمی گیرد و همین تعامل است که نوعی نقد پدید می آورد.

اکوان با اعتقاد بر این که پیام فلسفه باید وارد متن زندگی انسان شود، تاکید کرد: در غیر این صورت گفتگو و تعاملی هم شکل نخواهد گرفت و در واقع تفکر و اندیشیدن به حاشیه رانده می شود و جای آن را مسائل روزمره و فرعی می گیرد. در چنین جامعه ای نخبگان و متفکران به حاشیه رانده شده و توده ها جای آنان را می گیرند و سعی و تلاش کرده تا نخبگان را به سان خو نمایند؛ این جاست که در حقیقی نقد، تفکر، گفتگو و تعامل بسته خواهد شد.

چراغ نقد خاموش است

وی اضافه کرد: نقد همان پرسش گری است ولی به بستر و زمینه هایی نیازمند است و بی آن، نقد به معنای حقیقی تحقق پیدا نمی کند؛ نقد نخست بیان یافته های جدید در حوزه فکر و اندیشه است و تا زمانی که اندیشه ای تازه شکل نگیرد، نقد موضوعیت پیدا نمی کند. از طرف دیگر اندیشه جدید در فرایند نقد تحقق می یابد و به همین جهت، بیان اندیشه جدید و نقد توأمن اتفاق می افتند و نوعی درهم تنیدگی میان اندیشه جدید و نقد وجود دارد. به بیان دیگر اگر نقد نباشد، اندیشه ای جدید پدیدار نشده و اگر اندیشه ای نو خلق نشود، چراغ نقد خاموش خواهد شد.

اکوان ادامه داد: در حوزه نقد باید روش مند و با هدفی مشخص عمل کنیم چون نقد باید نتیجه محور و نقد واقعی باید مبنایی باشد و متوجه بنیادها گردد؛ نه نتایج اگر صرفا به نتیجه بپردازیم، از مسائل بنیادین باز مانده و کاری رو بنایی و نه زیر بنایی صورت داده ایم.

فلسفه عقلانی نیاز امروز جامعه ماست

در ادامه سراج الدین صالحی، استاد معارف دانشگاه علوم پزشکی با بیان این که در جامعه امروز فلسفه و گفتمان عقلانی الزامی است، تنها راه گفتگو را همین مسیر دانست و تاکید کرد: امروز در جامعه نمی توان از گفتمان های درون دینی استفاده کرد و به هزار و یک دلیل، این مسیر بسته است. لذا ناچار به حرکت به سمت گفتمان های برون دینی با رویکرد عقلانی هستیم؛ چون مخاطب امروز ما تمایل دارد با زبانی بین المللی با او سخن بگوییم؛ آنها برآمده از جامعه ای کوچک و بسته نیستند و به برکت ارتباطات و اینترنت با جامعه ای بزرگ و جهانی رو به رو هستیم.

وی اگفت: ما زمانی خواهیم توانست مخاطب را با خود همراه سازیم که توان گفتگو با او را داریم و بی گفتگو نمی توان به قلب او نفوذ نمود و در این مسیر باید زبانی مشترک کشف کرد.

فلسفه از نان شب واجب تر است

صالحی بیان کرد: دو طرف یک گفتگو که زیر سقف جمهوری اسلامی زندگی جمعی و مشترک را تجربه می کنند، باید اختلافات را از طریق گفتگو حل فصل کنند؛ وا لا منجر به جنگ و جدال خواهد شد که دود آن به چشم همگان خواهد رفت.

وی افزود: فلسفه و گفتمان عقلانی، از نان شب برای جامعه ما واجب تر است و جای این مهم، در جامعه خالی و یا بسیار کمرنگ است.

صالحی در پاسخ به این پرسش که آیا تصور نمی کند آن چه امروز در جامعه اتفاق می افتد، جدل است تا نقادی، اظهار کرد: فضای جامعه ما سال هاست به گفتمان درون دینی مبتلاست و این مسئله در تریبون ها، رسانه ها و حتی کتب درسی مشخص است.

این استاد معارف خاطرنشان کرد: این گفتمان امروز به درد ما نمی خورد؛ چون با یک جامعه کوچک و بسته مواجه نیستیم و جامعه ای بین المللی پیش روی ماست و بایستی از زبانی بین المللی استفاده کنیم و این مهم، از ضرورت های ورود فلسفه و گفتمان عقلانی به جامعه امروز ماست.

منبع: اخبار مذهبی مهرنیوز