نمایش «کمین ژاله» به نویسندگی و کارگردانی حامد مکملی که در سی ونهمین دوره از جشنواره بین المللی تئاتر فجر موفق به کسب جایزه ویژه هیات داوران شده بود روایت بدیعی از جنگ دارد.
همشهری آنلاین:طی سال های پس از جنگ، معدود آثار فرهنگی و هنری تولید شده در حوزه دفاع مقدس و ارزش ها و دستاوردهای آن را می توان به هنر مردمی تعمیم داد و آن را اثر خودجوش، غیر سفارشی و برخاسته از ذهن، قلب و جان هنرمند عنوان کرد. این روزها هنرمندان قزوینی تئاتر کشور نمایشی را روی صحنه آورده اند که ماحصل وجود و اعتقاد خود هنرمندانه شان است. نمایش «کمین ژاله» به نویسندگی و کارگردانی حامد مکملی که در سی ونهمین دوره از جشنواره بین المللی تئاتر فجر موفق به کسب جایزه ویژه هیات داوران شده بود روایتی بدیع از جنگ دارد. او از آدم هایی حرف می زند که در کنار ما زیست می کنند. اما در موقعیتی ویژه فداکارانه و قهرمانانه عمل می کنند. افرادی که هریک از یک اقلیم و جغرافیای پهناور کشورمان هستند. یکی دانش آموزی باهوش است و دیگری ورزشکاری قهرمان، یکی سرباز ساده ی عاشقی ست از قزوین و دیگری جوان گیلکی که فرزندش پس از چهارده سال تازه به دنیا آمده، کسانی چون ما و در کمین گاه ژاله به همراه سرگروهبانی خراسانی که خودش زن و بچه اش را در جنگ از دست داده، از کمینی مراقب می کنند که برای ژاله برپا شده، انگار فلسفه ای گنگ و پیچیده است که به قول سرگروهبان به سرنوشت آن ها گره خورده است.
«کمین ژاله» این شب ها در تماشاخانه سنگلج با نشانه گرفتن یکی از معضلات اساسی جوامع بشری، یعنی جنگ، مفهوم انسان و انسانیت را غنا بخشیده و بازتعریف می کند.
حامد مکملی نویسنده، بازیگر و کارگردان این نمایش در خصوص ایده ی اولیه این اثر به همشهری می گوید:«سال ها پیش نمایشی با عنوان «خاک شیرین» را نوشته و کارگردانی کردم. ایده ی اولیه خاک شیرین زمانی به سراغم آمد که در آرامگاه شهدای گمنام حضور داشتم و با خود گفتم؛ این شهیدی که در اینجا دفن شده اهل کجای این سرزمین است؟ جنوبی است یا شمالی؟ چه حسی دارد؟ در این هوا احساس گرما دارد یا سرما؟ خانواده و آشنایان او کجا هستند؟ همین شد که دستمایه نمایش خاک شیرین شد و خیلی از نقاط کشور به اجرا درآمد. خاک شیرین روایت انتخابی عاشقانه بود و همین باعث شد به این فکر کنم که جنگ می تواند فرصت هر انتخاب دیگری را هم از آدمی بگیرد، آدم های ساده ای که حتا فکرش را هم نمی کنند که در چنین موقعیتی قرار بگیرند؛ بنابراین شخصیت های کمین ژاله خلق شده و مجبور شدند در شرایطی سخت انتخاب کرده و بایستند.»
کارگردان نمایش کمین ژاله در ادامه توضیح می دهد:«وقتی این آدم های عادی در موقعیتی ویژه و منحصربه فرد قرار می گیرند، حالا باید در جبر گرفتار آمده انتخابی به قیمت جان شیرین خود داشته باشند. گاهی مراحلی در زندگی پیش می آید که جبر و اختیار به اندازه ای به یکدیگر نزدیک می شوند که دیگر یکی شده و تنها انتخاب موجود تلقی می شوند.»
وی با اشاره به فاعل بالجبر در فلسفه و اندیشه ی سهروردی، تصریح می کند:« او در این خصوص می گوید انسان در نهایت جبر می تواند فاعل و انتخاب کننده باشد. از نظر سهروردی فاعل بالجبر خود فاعل است که جبر را برمی گزیند. چطور که منصور حلاج بر سر دار همچنان ندای اناالحق سر می دهد. او انتخاب کرده فاعل این جبر باشد. در حالی که می توانست مصلحت اندیشی کند.در کمین ژاله نیز سرگروهبان به سربازها می گوید؛ شما می توانید از مهلکه بگریزید و جان سالم به در برید، و تاوان خوابیدن را تنها من باید متحمل شوم و آن جاست که انسان معمولی تا سر حد یک انسان ویژه انتخاب می کند که مرگ را پروایی نداشته باشد. شرایط آنها جبرانه است اما در موقعیت جبرانه، جبر را اختیار می کنند.»
مکملی که کارشناس ارشد ادبیات نمایشی خوانده درباره شخصیت های نمایش یادآور می شود:«ما در کمین ژاله شخصیت هایی را می بینیم که افراد عادی و معمولی هستند. اتفاقا افراد شیرین با رفتارهای خنده داری نیز هستند. اما همین اشخاص در موقعیت ژاله هم تبدیل به قربانی شده و هم قهرمان می شوند. چنان که در اندیشه نیچه قهرمان و قربانی تعریف خاصی پیدا کرده و از دیدگاه او، قهرمان کسی ست که خودش با باورهای خودش انتخاب می کند نه بر اساس ارزش های قدیمی و گذشتگان.»
این کارگردان در ادامه با بیان اینکه نوع روایت کمدی سیاه و فضای طنز تلخ برای این نمایش از منطق درام برخاسته، تاکید می کند:«گاهی درد از آستانه ای فراتر رفته و تبدیل به نوعی بی حسی، سردی و در نهایت خنده می شود. به واقع ما وقتی به سراغ کمدی سیاه می رویم حرف ما، سوژه ی ما، مقوله ای ست ویژه و حساس. اساسا کمدی سیاه وقتی طرح می شود که موضوع و سوژه اثر حساسیت های خاص خود را دارد به مانند جنگ، مرگ، تابوهای جنسی و موضوع به اندازه ای تلخ است که شما دیگر از تراژدی عبور کرده اید و به دنبال بیانی هستید که هم فاجعه را آنگونه که هست تصدیق کند، هم قابل تحمل و پذیرش باشد برای مخاطب و هم طوری باشد که بشود درباره ی آن حرف زد. » به گفته مکملی؛این نمایش تولید سال ۱۳۹۹ است که در همان سال در جشنواره فجر جایزه ویژه ی هیات داوران را به خود اختصاص داده ،متاسفانه به دلیل برخی کج سلیقه گی ها و ناهمراهی ها نه تنها اجرای عموم آن در بدنه ی تئاتر حرفه ای کشور تا امروز به طول انجامیده، بلکه در بسیاری موارد نیز از سوی افراد مختلف و برخی مدیران و متولیان امر، حتی در حوزه دفاع مقدس مورد سوال، پرسش و خطاب هم قرار گرفته، چرا که دل خواه نبوده و روایت خود را دارد؛ جالب اینجاست که عده ای دیگر هم به هوای همین ارتباط داستانی نمایش با جنگ آن را سرزنش و تحریم کرده اند؛ حال آنکه کمین ژاله تنها روایتی تلخ اما بسیار آشناست از جبر و اختیاری که هر روز با آن دست به گریبانیم.»
مکملی با اشاره به همکاری و حسن نیت مدیریت تماشاخانه ی سنگلج، ادامه داد: خوشبختانه کمین ژاله پس از پیگیری و دونده گی های بسیار بی حاصل، پس از گفت وگو با مدیریت سنگلج در نوبت اجرا قرار گرفته و از ۲۷ شهریور تا ۲۱ مهرماه در این سالن تئاتر بر صحنه است.
وی با بیان اینکه مخاطبان بسیاری با افکار مختلف و از اقشار گوناگون پای این نمایش نشسته و با آن ارتباط برقرار کرده اند، تاکید کرد: در میان تماشاگران کمین ژاله و در بسیاری از موارد، جوانان نسل سوم که هیچ ایده و باوری از روزگار جنگ ندارند پس از تماشای اثر کاملن تحت تاثیر قرار گرفته و انتخاب شخصیت ها را باور کرده، متاثر شده و به آن فکر کرده اند. چرا که هرگز با آن ها اینگونه از جنگ سخن نگفته ایم.